رسیدن به اهداف به تنهایی با انجام دادن یکسری کار ها به دست نمی آید. کنار انجام کارهای لازم باید یک سری موانع را بشناسیم ، این موانع گاهی این قدر قوی هستند که تمام تلاش ما را بی ثمر می کنند . قطعا شما هم مثل من دوست دارید که به اهدافتان برسید ، پس از شما می خواهم تا انتهای این مقاله همراه باشید تا با این سه مانع و موذی موفقیت و رسیدن به اهداف آشنا شویم و بار رفع آن ها راه رسیدن به موفقیت را هموار کنیم .
فهرست مطالب
۳ عامل مهم نرسیدن به اهداف
هدف گذاری بر اساس مهرطلبی از مهمترین موانع موفقیت است . مهرطلبی از جمله بزرگترین موانع برای موفقیت است . اما اول بذارید بگیم مهرطلبی چیست ؟ مهرطلبی یعنی اینکه ما کارهای خودمان را برای رضایت و جلب توجه دیگران انجام دهیم . این را خیلی از ما تجربه کردیم که یه جایی تحقیر شدیم ، بعد به خاطر رو کم کنی اهداف بزرگی برای خودمان تعیین کردیم و به هیچ کدامشان نرسیدیم ، یا خواستیم برای جلب محبت دیگران موفق بشیم .
گاهی لازمه ما از حرف های دیگران انگیزه بگیریم ، اما این دلیل نمیشه که ما تمام هدف گذاریمان برای جلب نظر دیگران باشد. این یکی از آفت های بزرگ نرسیدن به اهداف است که متاسفانه افرادی در دام این می افتند و بعد میگویند چرا ما به اهداف خود نمی رسیم . زمانی که ما برای جلب نظر دیگران هدف گذاری می کنیم ازخودمان بودن دور می شویم و در نتیچه مدام سعی در این داریم که خودمان را بهتر نشان دهیم و همین ما را از موفقیت دور می کند.
هدف گذاری بر اساس مهرطلبی باعث می شود اهداف خیلی بزرگ انتخاب کنیم . اهدافی که ما عملا نمی توانیم به آن ها دست یابیم . درسته که ما باید اهداف بزرگی برای خودمان تعیین کنیم اما این به معنی این نیست که اهداف بزرگ تر از توان خودمان انتخاب کنیم، چون ما به اهدافی می رسیم که قدرت و توانایی رسیدن به آن ها را داشته باشیم . مثلا اگر الان درامد من چهارمیلیون است من عملا نمی توانم تا شش ماه دیگر به صد میلیون برسم ، پس باید منطقی باشیم.
بنابراین برای رسیدن به اهداف باید مهرطلبی را از هدف گذاری حدف کنیم . من باید به این خاطر به اهداف خودم برسم چون لیاقت آن ها را دارم . دیگران مهم و ارزشمند هستند اما مهمترین ، ارزشمند ترین و بزرگ ترین فرد زندگیم خودم هستم ، الان با این دیدگاه می خواهم به چه اهدافی دست یابم. مطمئن باشید زمانی که این طوری هدف گذاری کنیم نتایج خیلی بهتر خواهد شد ، چون ما برای اهداف واقعی خودمان بیشترین تلاش را می کنیم و با این کار ما می توانیم به اهداف خودمان یکی بعد از دیگری برسیم.
ترس دومین مانع رسیدن به اهدف
رسیدن به اهداف زمانی تضمینی می شود که ایمان داشته باشیم که ما به اهداف خود می رسیم . ایمان نقطه مقابل ترس است ، یعنی هر کجا ترسیدیم خبری از ایمان نیست و بلعکس . به همین خاطر هدف گذاری همراه با ترس نتیجه ای در پی ندارد . احتمالا الان در ذهن شما یه سوال ایجاد شده باشد ، اینکه پس چرا اکثر افراد موفق میگن در مقطعی ترسیده اند یا اینکه ترس در اکثر موارد وجود دارد ، این موضوع کاملا درست است اما مهم ترس نیست مهم مواجه شدن با ترس است .
ایمان به خودمان و توانایی رسیدن به اهداف لازمه رسیدن به اهداف است . اما ترس مانع و سدی در مقابل ایجاد این ایمان است ، باز هم تکرار می کنم مهم خود ترس نسیت و مهم واکنش ما در مقابل ترس هاست ، چون زمانی که ما به رسیدن به اهداف ایمان داریم ترس ما را از پای درنمیاورد، بلکه باعث اقدامی مناسب برای رفع آن ترس می شود . گاهی همین اقدام ها هستند که ما را به اهداف می رسانند، این جاست که ایمان ارزش دارد چون ایمان هست که ما را به حرکت میندازد.
اگر ایمان داشته باشید می توانید کاری را انجام دهید قطعا خواهید توانست ، چون اگر ایمان داشته باشید حتما راهی برای رسیدن به آن پیدا می کنید ، چون اگر ایمان داشته باشید تحت هر شرایطی به آن می رسید . اما اگر بترسیم و حرکت بعدی در کار نباشد نتیجه معلوم است . نه رسیدن به هدف و نه موفقیتی در کار نیست .به همین خاطر خیلی مهمه که ما به ترس هایمان آگاه بشیم و بدانیم که بهترین درمان ترس ها ایمان و انجام دادن کارهاست تا به موفقیت برسیم .
توهم موفقیت سومین عامل نرسیدن به اهداف
توهم موفقیت یکی دیگر از مهمترین موانع موفقیت است. این مانع بر خلاف موانع دیگر خیلی مشهود نیست و گاهی کاملا پنهان است و فرد فکر می کند همه چیز درست است . من خودم یک سالی در توهم موفقیت بودم ، بدین صورت که کتاب می خواندم و به ظاهر حالم خوب بود اما نتایج جور دیگه ای بود . یعنی من با اینکه فکر می کردم در مسیر موفقیت هستم اما در واقع این طور نبود ، وضعیت مالی افتضاح ، وضعیت روابط تعریفی نداشت اما پیش خودم احساس موفقیت می کردم .
توهم موفقیت معمولا در ابتدای شروع مسیر موفقیت ایجاد می شود و به تنهایی کافیه تا ما را از رسیدن به اهدافمان باز دارد . چون ما زمانی می توانیم در خودمان و رفتارمان تغییری ایجاد کنیم که به آن آگاه بشیم . توهم موفقیت ما را از آگاه شدن از نقص های خودمان دور می کند ، در نتیجه ما به همان راه خودمان ادامه می دهیم . بعد از گذشت زمانی تازه متوجه می شویم که هیچ نتیجه خاصی نگرفتیم و این جاست که ما از هرچه هدف و موفقیت است متنفر می شویم .
امروزه افرادی زیادی هستند که سخنران های انگیزشی را مورد انتقاد قرار می دهند . این افراد معمولا خودشان این توهم موفقیت را در زندگی خود تجربه کردند و ازآن جایی که نتیجه ای نگرفته اند از موفقیت و حرف های انگیشی زیاد خوششان نمی آید . به همین خاطر باید خیلی به این موضوع توجه کنیم چون شاید الان ما هم درگیر آن باشیم . این مانع در عین حال که خیلی قوی است اما گاهی ما آن را احساس نمی کنیم و یا آن را انکار می کنیم .
پس همین الان یک نگاه به خودمان بندازیم تا ببینیم آیا واقعا درگیر توهم موفقیت هستیم یا خیر ؟ برای این کار کافیه دانش و مهارت های کسب شده خودمان را بررسی کنیم ، ببینیم آیا متناسب با این دانش و مهارت موفقیت و نتایج در زندگی خودمان کسب کرده ایم یا خیر ؟ اگر نتایج ما خیلی کمتر از میزان نرمال موفقیت است احتمالا دچار توهم موفقیت شده ایم و راه ساده هم این هست که آیا با این دانش و مهارت من کسی هست که نتیجه گرفته باشد .
با این کار راحت می توانیم روند توهم موفقیت را متوقف کنیم و ببینیم که کجای کار ما ایراد دارد و آن را برطرف کنیم . چون خیلی وقت ها میبینیم که یک عامل کوچک هست که اگر ما آن را به کار های خود اضافه کنیم نتایج خیلی بهتر خواهد شد ، پس باید به توهم موفقیت آگاه بشیم تا بتوانیم به اهداف خودمان برسیم .
شاد، موفق و هدفمند باشید
امیر اسماعیل زاده / فیزیوتراپیست ، نویسنده و سخنران توسعه فردی
بسیارعالی بود
ممنون جناب محمدی عزیز ، خوشحالیم که مورد پسندتان بود